۱- الید الواحده لا تصفّق (یک دست صدا ندارد)
۲- وهب الأمیر ما لا یملک (از کیسة خلیفه میبخشد)
۳- و للناس فیما یعشقون مذاهب (سلیقهها یکنواخت نیست)
۴- هل یصلح العطّار ما أفسد الدّهر (آب رفته به جوی باز نیاید)
۵- من یمدح العروس إلّا أهلها (هیچ کس نمیگوید ماست من ترش است)
۶- من کثر کلامه کثر ملامه (پرگو خطاگوست)
۷- من قرع باباً و لجّ و لج (عاقبت جوینده یابنده است)
۸- من طلب العلی سهر اللیالی (گنج خواهی در طلب رنجی ببر)
۹- من طلب شیئاً وجدّ وجد (عاقبت جوینده یابنده بود)
۱۰- من طلب أخاً بلا عیب بقی بلا أخ. (گل بیخار خداست یا کجاست)