انواع نمونه سوالات پایه هفتم و هشتم

پایه هشتم,پایه هفتم,نمونه سوالات کلاس هشتم,نمونه سوالات کلاس هفتم,نمونه سوالات اجتماعی هشتم,نمونه سوالات اجتماعی هفتم,نمونه سوالات هشتم,نمونه سوالات هفتم,کلاس هشتم.

انواع نمونه سوالات پایه هفتم و هشتم

پایه هشتم,پایه هفتم,نمونه سوالات کلاس هشتم,نمونه سوالات کلاس هفتم,نمونه سوالات اجتماعی هشتم,نمونه سوالات اجتماعی هفتم,نمونه سوالات هشتم,نمونه سوالات هفتم,کلاس هشتم.

دانلود کتاب جامع تیزهوشان هشتم انتشارات خیلی سبز

جامع تیزهوشان هشتم

 


کتاب جامع تیزهوشان پایه هشتم

ریاضی، علوم و فارسی؛ توی هر کدوم ازین درسا کلی

سوالخوب و ایده‌دار داره و واسه هر سوال یه جواب تشریحی

توپ.اگه می‌خواین توی هر کدوم ازین درسا به طرز اساسی

و خفنمسلط بشین پس معطل نکنین، همین الان بخشی از

اونودانلود کنید و بعد اگه خواستین اونو تهیه کنید نظر یادتون

نره.

پاسخ فعالیت های نوشتاری صفحه 100و101 ادبیات فارسی پایه



هفتمی ها

پاسخ فعالیت های نوشتاری صفحه 100و101 ادبیات فارسی

اینم به خاطر سعید جان که با دادن دو کامنت درخواست پاسخ ها را کردن اگر کسی دیگر پاسخ جای دیگر را خواست فقط کافیست یک نظر بدهید تا من پاسخ ها را بذارم.


نظر فراموش نشود.
دوستان تمامی این پاسخ ها توسط معلم گرامی من چک شده و تمامی پاسخ ها صحیح می باشد پس خییالتان راحت باشد.
پاسخ فعالیت های نوشتاری صفحه 100 و 101


پاسخ سوال 1
آینده             حال          گذشته

گذشته          گذشته        گذشته
پاسخ سوال دو
پیام:انسان نتیجه اعمالش را چه خوب و چه بد خواهد دید.
قافیه:تورا و صدا
ردیف:است و است
پاسخ سوال 3:
لحن*************** تلاوت
پاسخ سوال 4:
تسلیم********صبر********طاقت
پاسخ سوال 5:
متن:دکتر حسابی دوران کودکی را با سختی و فقر گذراند و یادآوری خاطرات سختی و فقر دکتر حسابی او را ناراحت می کرد و دکتر حسابی هرگز ناسپاسی نمی کرد و دکتر حسابی در وقت های غیر مهم خود به باغبانی می پرداخت.
سوالات:
1-آیا دکتر حسابی دوران کودکی را با سختی و فقر گذارانده بود؟بله
2-و آیا یاد آوری خاطرات سختی و فقر دکتر حسابی او را ناراحت می کرد؟بله
3-و آیا دکتر حسابی ناسپاسی می کرد؟خیر
4-و آیا دکتر حسابی در وقت های مهم خود به باغبانی می پرداخت؟خیر
پاسخ سوال 6:
ای سعدی نام کسانی که اهل نیکوکاری هستند به نیکی نام برده می شوند و مرده کسی است که از او نام نیکی باقی نماند.
پاسخ سوال 7:
پاسخ با توجه از صفحه 195 تا 201 یک مورد را نوشته و توضیحات زیرش را هم بنویسید.

موفق باشید.
نظر فراموش نشود.

پاسخ خودارزیابی و فعالیت های نوشتاری ادبیات فارسی از صفحه 70

توجه       توجه

هفتمی ها


به درخواست بعضی از عزیزان پاسخ  خودارزیابی و فعالیت های نوشتاری ادبیات فارسی از صفحه 70 تا صفحه 90 براتون می گذارم.







انشا الله در فرصتی مناسب بقیه پاسخ  ها رو براتون می گذارم.

نظر فرموش نشود!!!!
پاسخ خودارزیابی صفحه 70:
پاسخ سوال 1:چون وقت را اگر از دست بدهی دیگر به عقب بر نمی گردد ولی اگر طلا را از دست بدهی دوباره می توان آن را به دست آوری.
پاسخ سوال 2 :عمر حقیقی آن است که انسان در جست و جو و رفتار های زیبا و کارهای خوب باشد.
پاسخ سوال 3:منظور درس بیشتربه وقت است و همچون زندگی ها است و تاکید زیادی برای هدر ندادن وقت دارد و 
می خواهد همه کارهایمان منظم باشد.
پاسخ سوال 4:زندگی مجموعه ای ازروزها و ماه ها و سال هاست.
پاسخ فعالیت های نوشتاری صفحه 72:
پاسخ سوال 1:وقت از طلا گرانبهاتر است.
تنها همان فرصت هایی است.
بهترین فرصت من امروز است.
پاسخ سوال2:بچه ها در کلاس جنگل سبز
پاسخ سوال 3:صاحبان،قبور،اعظم،غفلت،افکندی،دریابد،ازدی،منها،اضطراب
پاسخ سوال 4:حیرت
حیات
مجتبی
پاسخ سوال 5:
قسمت اعظم زندگی انسان عقل است.
همیشه صرف وقت در زندگی موثر است و وقت همیشه طلاست.
گاهی اوقات افراد در اثنای سفر و جستجو با یکدیگر آشنا می شوند.
دقایق تلف شده هیچ گاه بر نمی گردد پس باید قدر آنرا دانست.
مصاحب دوستان شادی آفرین است اگر از دیده خوب به آن بنگریم.
پاسخ سوال 6:وقت اگر تلف شود دیگر بیهوده است چون دیگر نمی توان آن را به دست آورد.
پاسخ سوال7:عیب بزرگی است که انسان خودش را بالاتر از دیگران ببیند انسان باید خودش را بالاتر از دیگران نبیند مانند مردمک چشم باید باشی همه را بالاتر ببینی و خودت را پایین تر ببینی.
پاسخ سوال 8:از لحظات عمرت تا می توانی به خوبی استفاده کن.


پاسخ خود ارزیابی و فعالیت های نوشتاری از صفحه 16 تا صفحه 72-ادبیات پایه هفتم

برای دیدن پاسخ ها به ادامه مطلب بروید.


پاسخ خودارزیابی صفحه 16
1-چه کسانی  در کلاس جنگل سبز آرزوهای خود را مطرح کردند؟ شبنم،دانه،غنچه،جوجه گنجشک،جوجه کوچک پرستو،جوجه های کبوتران
2-منظور شبنم از جمله(می خواهم آفتاب شوم)چیست؟زیرا مانند آفتاب که با نور خودش هستی می بخشد من نیز دوست دارم هستی بخش باشم.
3-اگر شما در جنگل سبز بودید چه آرزویی داشتید؟آرزو داشتم زبان حیوانات را می دانستم و با آنها گفت و گو می کردم و به انسانها نیز بگویم که در محافظت و پاکیزگی جنگل باشم.
4-آرزوی معلم چه بود؟آرزو کرد که همه بچه ها به آرزویشان برسند زیرا آنها به موفقیت خود برسند و آرزوهای رنگارنگشان به حقیقت برسد.
پاسخ فعالیت های نوشتاری صفحه 17
1-دو بند اول درس (زنگ آفرینش)را به نثرساده بنویسید.
صبح یک روز اول بهار بود.اولین روز سال بود.
بچه ها دور هم در کلاس جنگل سبز خوشحال جمع بودند.
بچه ها مشغول صبحت بودند و در کلاس سر و صدا می کردند.
هر یک از بچه ها دفتر کوچکی در دست داشت و مثل این که زنگ انشا بود.
2-واژه صحیح را با توجه به معنی جمله در جای خالی قرار دهید.
الف)مسلمانان دو ماه محرم و صفر را گرامی می دارند.(سفر،صفر)
ب)هیچ کس او را نمی شناسد:او در اینجا غریب است.(قریب،غریب)
3-با حروف زیر چهار کلمه بنویسید که ارزش املایی دارد.                                       م،ح،ر،ز،ت،ی
1-تیز               2-رزمی                  3-تیم                 4-میز
4-به نظر شما کدام یک از تشخیص های (شخصیت بخشی) شعر زنگ آفرینش زیباتر است؟
جوجه گنجشک گفت:می خواهم فارغ از سنگ بچه ها باشم روی هر شاخه جیک جیک کنم در دل آسمان رها باشم.
5-با دیدن تصویر روبرو به یاد چه کلمه هایی می افتید؟ده کلمه بنویسید.
1-شهیدان 2-بزرگی خداوند 3-آفرینش 4-طبیعت 5-زیبایی 6-پایداری 7-لطافت 8-دشت 9-سرسبزی 10-خون
6-حکایت زیر را بخوانید و جمله های آن را جداگانه بنویسید.
شخصی را پسر در چاه افتاد.گفت:جان بابا،جایی مرو تا من بروم و طناب بیاورم و تو را بیرون کشم.
1-شخصی را پسر در چاه افتاد 2-گفت: 3-جان بابا 4-جایی مرو 5-تا من بروم 6- طناب بیاورم 7-و تو را بیرون بکشم
7-نظر خود را درباره ضرب المثل (انسان به آرزو زنده است)در دو سطر بنویسید.
به نظر من این ضرب المثل می خواهد بگوید:که انسان باید هدف مشخصی داشته باشد و کسی که هدف نداشته باشد و برای آن تلاش نکند انگار که مرده است.
8-جمله نا تمام زیر را با استفاده از شیوه جان بخشی در یک بند کامل کنید.
2-نمی دانم چرا... ابر می گرید و چمن زار بر گریه ابر می خندد با اینکه آنها با یکدیگر دوستند.

حکایتی در مورد ضرب المثل (انسان به آرزو زنده است).

حضرت مسیح علیه السلام در جایی پیرمردی را مشاهده می کرد که مشغول کار کشاورزی بود و 
  
زمین را با بیل شخم می زد. 
  
حضرت مسیح به خدا عرضه داشت: 
  
خدایا! امید و آرزو را از او بگیر! 
  
ناگهان پیرمرد بیل را کنار انداخت و روی زمین خوابید و به استراحت پرداخت! 
  


دوباره حضرت مسیح به خدا عرضه داشت: 
  
خدایا! امید و آرزو را به او برگردان! 
  
بعد از این دعا؛ پیرمرد از استراحت دست برداشت و بلند شد و دوباره شروع به کار کردن در زمین و 
  
 زراعتش کرد! 


حضرت مسیح پیش پیرمرد رفت و از او پرسید: 
حالات گوناگونی از تو دیدم! داشتی کار میکردی که به یکباره بیل را به کنار انداختی و خوابیدی! 
  
 دوباره به یکباره از زمین بلند شدی و شروع به کشت و زرع کردی؟! 


پیرمرد گفت: 
وقتی بیل را کنار انداختم این فکر به ذهنم آمد که من پیرم و آفتاب لب بامم! همین امروز فرداست 
  
 که غزل خداحافظی را بخوانم! پس چرا خودم را به زحمت کار و تلاش بیافکنم؟! 
  


اما چیزی نگذشت که این فکر از ذهنم  پاک شد و این آرزو در دلم شکل گرفت که: 
  
هر چند پیرم! اما از کجا معلوم که من عمر بسیار طولانی از  جانب خدا نداشته باشم! و از طرف 
  
 دیگر خانواده ام؛ چشم انتظار کار و محصول  تلاش من هستند و زندگی آبرومندی می خواهند! 
  
 پس دوباره بلند شدم و کار و تلاش و بیل زدن را شروع کردم!